در میان این همه هیاهو از بس که تنها شده از همه دل گرفته و لال شده
بیچاره پاییز آنقدر عاشقی دیده گویی از همه دل کنده وعاقل شده
در میان کوچه ها این همه دلدار لاف عاشقی میزنن اودیگر درو غ را از بر شده
برگ برگش رنگ زرد جدای را فریاد میزند
آدمها خود را خواب زده اند و تفسیر دلدادگی اش میکنن
ان
گار خواب است این هوای دلگیر و تنگ ....
از سر شب پاییزم دلش درد میکند
مهر و آبانش همه درد و غم شده
فصل را بهانه میکنند...
آدمی عشق را رنگ میکند و مهرورزی میکند
بهانه ...
برچسب : نویسنده : a13600703d بازدید : 180