بهانه

متن مرتبط با «زندگینامه مولوی به زبان ساده» در سایت بهانه نوشته شده است

ما همه با هم هستیم (به یاد دختر آبی، سحر خدایاری)

  • یک ورزشگاه رفتن زنان در ایران دیگر چی بود که این‌گونه تبدیلش کردید به آرزویِ محال برایِ زنان و دخترانِ این سرزمین!با تمام سختی ها آخر به زانو در آمدید اجنبی ها..., ...ادامه مطلب

  • به کدامین گناه کشته شد

  • گذشت چه سخت هم تر سوخت هم خشک دردی که درمان نداشت، زندگی تلخی که شادی نداشت عاشقی که جز دروغ عشقی نداشت پدری که از عمر بر باد رفته اش خانه ی گلی بیش نداشت مادری که از همه فرزندانش فقط چند عکس رنگ و رو رفته به یادگار مانده‌استرفیقانی که تا رفیق شدن، دشمنانی که رقیب راه شدن چه سرهای بی‌گناهی که سر دار, ...ادامه مطلب

  • نفرین به گلوله

  • دلم نه مجازات جهنم برای حاکمان فاسد میخوادنه بهشت برای مردم بی گناهدلم سالهاست یک خواب راحت بدون صدای موشک ومسلسل از هر جای دنیا میخواهددنیا سالهاست یک خواب بی مرگ به آدم ها بدهکار است.نفرین به صدای گلولهتا فراموش نکردم ..... حتما حتما فیلم پیانیست ببینید فقط , ...ادامه مطلب

  • راهنمای ساده «عکاسی معماری» برای عکاسان تازه‌کار

  • Architecture surrounds us every day, and is a very popular photography subject. Follow this guide to help you take some stunning architectural shots. Architecture is a broad subject, encompassing everything from skyscrapers to shacks. Virtually everywhere we go, we are surrounded by some sort of arc, ...ادامه مطلب

  • یک شنبه های عکاسی: نمایش فرهنگ و معماری ایرانی

  • محمدرضا دومیری گنجی از عکاسان برتر ایرانی است که در مطالب گذشته با آثار او آشنا شدیم. در این قسمت قصد داریم، دیگر عکس های وی در ارتباط با فرهنگ مردم ایران و معماری بی نظیر ایرانی را به نمایش بگذاریم. در ادامه با آرل همراه شوید... 2- کلیسای وانک- اصفهان 3- خانه طباطبایی ها- کاشان 4- خانه بروجردی ها- , ...ادامه مطلب

  • بهانه

  • بهانه گیر شده امهرچه هست رنگ باختگی بخود گرفتهچون گلی معصوم خفته در آغوش باغچه ایسبز آمدی با دست چیدیم برای گلدان اتاقتخرم از رهایی خار و ساقه چشم پر امید بسته بودم بر حباب شیشهبا خود اندیشیدم یکی آمدم چیدممیبرد با خود برگ برگ گلبرگ تنم رامیبرد با خود عطر پیچیده در وجودم راچون غنچه ای خندان لب شکفتم, ...ادامه مطلب

  • زندگینامه مولوی

  •   محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند.مولوی در ششم ربیع الاول سال 604 هجری (قرن هفتم) در شهر بلخ دیده به جهان گشود و در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هـ قمری بر اثر بیماری ناگهانی که طبیبان از درمان آن عاجز گشتند به دیار باقی شتافت. مولانا در ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود شد,زندگینامه مولوی,زندگینامه مولوی شاعر,زندگی نامه مولوی کرد,زندگینامه مولوی عبدالحمید,زندگینامه مولوی به زبان ساده,زندگینامه مولوی بلخی,زندگينامه مولوی,زندگینامه مولوی و آثارش,زندگینامه مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی,زندگینامه مولوی کورد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها